مسأله 1977 - فقير نمىتواند زكات را به كمتر از مقدار آن صلح كند يا چيزى را گرانتر از قيمت آن بابت زكات قبول نمايد، يا زكات را از مالك بگيرد و به او ببخشد. ولى كسى كه زكات زيادى بدهكار است و فقير شده و نمىتواند زكات را بدهد، و اميد هم ندارد كه دارا شود، چنانچه بخواهد توبه كند، فقير مىتواند زكات را از او بگيرد و به او ببخشد.
مسأله 1978 - انسان مىتواند از زكات، قرآن يا كتاب دينى يا كتاب دعا بخرد و وقف نمايد، اگر چه بر اولاد خود و بر كسانى وقف كند كه خرج آنان بر او واجب است. و نيز مىتواند توليت وقف را براى خود يا اولاد خود قرار دهد.
مسأله 1979 - انسان نمىتواند از زكات ملك بخرد و بر اولاد خود يا بر كسانى كه مخارج آنان بر او واجب است وقف نمايد كه عايدى آن را به مصرف مخارج خود برسانند.
مسأله 1980 - فقير مىتواند براى رفتن به حج و زيارت و مانند اينها زكات بگيرد، ولى اگر به مقدار خرج سالش زكات گرفته باشد، براى زيارت و مانند آن نمىتواند زكات بگيرد.
مسأله 1981 - اگر مالك، فقيرى را وكيل كند كه زكات مال او را بدهد چنانچه از لفظ مالك غير او فهميده نشود فقيرى كه وكيل است مىتواند براى خود نيز بردارد.
مسأله 1982 - اگر فقير شتر و گاو و گوسفند و طلا و نقره را بابت زكات بگيرد، چنانچه شرطهائى كه براى واجب شدن زكات گفته شد در آنها جمع شود بايد زكات آنها را بدهد.
مسأله 1983 - اگر دو نفر در مالى كه زكات آن واجب شده با هم شريك باشند و يكى از آنان زكات قسمت خود را بدهد و بعد مال را تقسيم كنند، چنانچه بداند شريكش زكات سهم خود را نداده، تصرف او در سهم خودش هم اشكال دارد.
مسأله 1984 - كسى كه خمس يا زكات بدهكار است و كفاره و نذر و مانند اينها