زكات داده شود، اجازه ندهد معامله آن مقدار باطل است. و حاكم شرع مىتواند مقدار زكات را از خريدار بگيرد، و اگر معامله مقدار زكات را اجازه دهد، معامله صحيح است و خريدار بايد قيمت آن مقدار را به حاكم شرع بدهد، و در صورتى كه قيمت آن مقدار را به فروشنده داده باشد، مىتواند از او پس بگيرد.
مسأله 1867 - اگر وزن گندم و جو و خرما و كشمش موقعى كه تر است به 288 من و 45 مثقال كم برسد و بعد از خشك شدن كمتر از اين مقدار شود، زكات آن واجب نيست.
مسأله 1868 - اگر گندم و جو و خرما را پيش از خشك شدن در غير آنچه كه در مسأله 1863 ذكر شد مصرف كند چنانچه خشك آنها به اندازه نصاب باشد، زكات آنها واجب است.
مسأله 1869 - خرمائى كه تازه آن را مىخورند و اگر بماند خيلى كم مىشود چنانچه مقدارى باشد كه خشك آن به 288 من و 45 مثقال كم برسد، زكات آن واجب است.
مسأله 1870 - گندم و جو و خرما و كشمشى كه زكات آنها را داده اگر چند سال هم نزد او بماند زكات ندارد.
مسأله 1871 - اگر گندم و جو و خرما و انگور از آب باران يا نهر مشروب شود يا مثل زراعتهاى مصر از رطوبت زمين استفاده كند زكات آن ده يك است، و اگر با دلو و مانند آن آبيارى شود، زكات آن بيست يك است و اگر مقدارى از باران يا نهر يا رطوبت زمين استفاده كند و به همان مقدار از آبيارى با دلو و مانند آن استفاده نمايد، زكات نصف آن ده يك و زكات نصف ديگر آن بيست يك مىباشد يعنى از چهل قسمت سه قسمت آن را بابت زكات بدهند.
مسأله 1872 - اگر گندم و جو و خرما و انگور، هم از آب باران يا مانند آن مشروب شود و هم از آب دلو يا مانند آن استفاده كند، چنانچه طورى باشد كه بگويند با دلو مثلا آبيارى شده نه باران، زكات آن بيست يك است، و اگر بگويند با آب باران مثلا آبيارى شده نه دلو، مثلا زكات آن ده يك است.