مسأله 1751 - اگر مالى به ارث به او برسد و بداند كسى كه اين مال از او به ارث رسيده خمس آن را نداده، بايد خمس آن را بدهد، و نيز اگر در خود آن مال خمس نباشد ولى انسان بداند كسى كه آن مال از او به ارث رسيده، خمس بدهكار است، باشد خمس را از مال او بدهد.
مسأله 1752 - اگر به واسطه قناعت كردن، چيزى از مخارج سال انسان زياد بيايد، بايد خمس آن را بدهد.
مسأله 1753 - كسى كه ديگرى مخارج او را مىدهد، بايد خمس تمام مالى را كه بدست مىآورد بدهد. ولى اگر مقدارى از آن را خرج زيارت و مانند آن كرده باشد فقط بايد خمس باقيمانده را بدهد.
مسأله 1754 - اگر ملكى را بر افراد معينى مثلا بر اولاد خود وقف نمايد.
چنانچه در آن ملك زراعت و درختكارى كنند و از آن چيزى بدست آورند و از مخارج سال آنان زياد بيايد، بايد خمس آن را بدهند. و نيز اگر به نحو ديگرى از آن ملك منفعت مىبرند مثلا اجاره آن را مىگيرند بايد خمس مقدارى را كه از مخارج سالشان زياد مىآيد بدهند.
مسأله 1755 - اگر مالى را كه فقير بابت خمس و زكات و صدقه مستحبى گرفته از مخارج سالش زياد بيايد، واجب نيست خمس آن را بدهد. ولى اگر از مالى كه به او دادهاند منفعتى ببرد مثلا از درختى كه بابت خمس به او دادهاند ميوهاى بدست آورد چنانچه درخت را براى منفعت بردن و كسب نگهداشته باشد، بايد خمس مقدارى كه از مخارج سالش زياد مىآيد بدهد.
مسأله 1756 - اگر با عين پول خمس نداده جنسى را بخرد يعنى به فروشنده بگويد اين جنس را به اين پول مىخرم، چنانچه حاكم شرع معامله پنج يك آن را اجازه بدهد، معامله آن مقدار هم صحيح است. و انسان بايد پنج يك جنسى را كه خريده خريده به حاكم شرع بدهد و اگر اجازه ندهد، معامله آن مقدار باطل است. پس اگر پولى را كه فروشنده گرفته از بين نرفته حاكم شرع خمس همان پول را مىگيرد و اگر از بين رفتن عوض خمس را از فروشنده يا خريدار مطالبه مىكند.