به خاك سپرد، پيغام فرستاد كه: " خدا سندى بن شاهك را لعنت كند او اين كار را بدون اجازه من انجام داده است. " (1) مؤيد ديگر اين معنى اظهارات هارون در پاسخ يحيى بن خالد برمكى در مورد امام رضا (عليه السلام) مىباشد، يحيى كه قبلا نيز در باره امام كاظم (عليه السلام) سعايت كرده بود، به هارون گفت: " پس از موسى بن جعفر اينك پسرش جاى او نشسته و ادعاى امامت مىكند، گويا نظر او اين بود كه ايشان نيز از هم اكنون تحت نظر قرار گيرد، هارون كه هنوز قتل امام كاظم (عليه السلام) را فراموش نكرده بود گفت: آنچه با پدرش كرديم كافى نيست، مىخواهى يكباره شمشير بردارم و همه علويين را بكشم. " (2) خشم هارون درباريان را خاموش ساخت و ديگر كسى جرأت نكرد درباره آن حضرت به سعايت و بدگويى بپردازد.
امام رضا (عليه السلام) با استفاده از اين فرصت در زمان هارون علنا اظهار امامت مىنمود، و در اين مورد بر خلاف پدران بزرگوارش تقيه نمىكرد، تا آنجا كه بعضى از دوستان خاص آن بزرگوار او را بر حذر مىداشتند و آن حضرت اظهار اطمينان مىنمود.
از محمد بن سنان نقل شده كه گويد: به امام رضا (عليه السلام) در ايام خلافت هارون عرض كردم: " شما امر خلافت و امامت خود را آشكار ساخته بجاى پدر نشسته اى، در حالى كه هنوز از شمشير هارون خون مىچكد، ايشان