(26) دعاى آن حضرت در نماز استسقاء روايت شده پس از آن كه مأمون آن حضرت را به ولايتعهدى منصوب كرد مدتى باران نباريد، بعضى از اطرافيان مأمون و دشمنان آن حضرت مىگفتند: بنگريد آنگاه كه على بن موسى نزد ما آمد و ولايتعهد شد باران قطع گرديد - تا آنجا كه گويد: - در روز دوشنبه براى طلب باران آن حضرت به صحرا آمد و مردم مىنگريستند، ايشان بالاى منبر رفت پس از حمد و ثناى الهى فرمود:
پروردگارا! تو حق ما اهل بيت را بزرگ داشتى، و هم چنان كه دستور دادى به ما متوسل شده و خواستار فضل و رحمتت گرديدند، و اميد احسان و نعمتت را دارند، پس بارانى نافع و شامل، كه كند نبوده و ضررى بدنبال آن نباشد، را نازل فرما، و ابتداء باران بعد از آن كه ايشان به منازل و مكانهاى خود رسيدند، باشد.