مراتب ديگر، نتواند از معصيت بطور كلى و يا بيش از اين مقدار جلوگيرى كند.
مسأله 2875 - مرتبه دوم از امر به معروف و نهى از منكر، امر و نهى به زبان است، پس با احتمال تأثير و حصول شرايط گذشته، واجب است اهل معصيت را نهى كنند، و تارك واجب را امر كنند به آوردن واجب.
مسأله 2876 - اگر احتمال بدهد كه با موعظه و نصيحت، معصيت كار ترك مىكند معصيت را، لازم است اكتفا به آن، و نبايد از آن تجاوز كند.
مسأله 2877 - اگر مىداند كه نصيحت تأثير ندارد، واجب است با احتمال تأثير امر و نهى الزامى كند، و اگر تأثير نمىكند مگر با تشديد در گفتار و تهديد بر مخالفت، لازم است لكن بايد از دروغ و معصيت ديگر احتراز شود.
مسأله 2878 - جايز نيست براى جلوگيرى از معصيت، ارتكاب معصيت مثل فحش و دروغ و اهانت، مگر آن كه معصيت، از چيزهايى باشد كه مورد اهتمام شارع مقدس باشد و راضى نباشد به آن به هيچ وجه، مثل قتل نفس محترمه، در اين صورت بايد جلوگيرى كند به هر نحو كه ممكن است.
مسأله 2879 - اگر عاصى ترك معصيت نمىكند مگر به جمع ما بين مرتبه اولى و ثانيه از انكار، واجب است جمع به اين كه هم از او اعراض كند، و ترك معاشرت نمايد و با چهره عبوس با او ملاقات كند، و هم او را امر به معروف كند لفظا و نهى كند لفطا.
مسأله 2880 - مرتبه سوم توسل به زور وجبر است، پس اگر بداند يا اطمينان داشته باشد كه ترك منكر نمىكند يا واجب را بجا نمىآورد مگر با اعمال زور و جبر، واجب است لكن بايد تجاوز از قدر لازم نكند.
مسأله 2881 - اگر ممكن شود جلوگيرى از معصيت به اين كه بين شخص و معصيت حائل شود و با اين نحو مانع از معصيت شود، لازم است اقتصار به آن اگر محذور آن كمتر از چيزهاى ديگر باشد.