مسأله 2516 - مردى كه از پدر و مادر غير مسلمان به دنيا آمده و مسلمان شده اگر پيش از نزديكى با عيالش مرتد شود و يا زنش يائسه باشد، عقد او باطل مىگردد، و اگر بعد از نزديكى مرتد شود و زن او در سن زنانى باشد كه حيض مى بينند، زن او بايد به مقدارى كه در احكام طلاق گفته مىشود عده نگهدارد، پس اگر پيش از تمام شدن عده، شوهر او مسلمان شود عقد باقى و اگر نه باطل است. ولى در صورت اول نيز بهتر است عقد او تجديد شود و در اصطلاح فقهاء به چنين شخصى مرتد ملى گويند.
مسأله 2517 - اگر زن در عقد با مرد شرط كند كه او را از شهرى بيرون نبرد و مرد هم قبول كند، نبايد زن را از آن شهر بدون رضايت او بيرون ببرد.
مسأله 2518 - اگر زن انسان از شوهر سابقش دخترى داشته باشد، انسان مىتواند آن دختر را براى پسر خود كه از آن زن نيست عقد كند و نيز اگر دخترى را براى پسر خود عقد كند مىتواند با مادر آن دختر ازدواج نمايد.
مسأله 2519 - اگر زنى از زنا آبستن شود، جايز نيست بچهاش را سقط كند.
مسأله 2520 - اگر كسى با زنى كه شوهر ندارد و در عده كسى هم نيست زنا كند، چنانچه بعد او را عقد كند و بچهاى از آنان پيدا شود، در صورتى كه ندانند از نطفه حلال است يا حرام، آن بچه حلال زاده است.
مسأله 2521 - اگر مرد نداند كه زن در عده است يا نداند كه عقد در عده حرام است و با او ازدواج كند، چنانچه زن هم نداند و بچهاى از آنان به دنيا آيد، حلال زاده است و شرعا فرزند هر دو مىباشد ولى اگر زن مىدانسته كه در عده است و مى دانسته كه عقد در عده حرام است شرعا بچه، فرزند پدر است، و در هر دو صورت عقد آنان باطل است و به يكديگر حرام ابدى مىباشند.
مسأله 2522 - اگر زن بگويد يائسهام نبايد حرف او را قبول كرد، ولى اگر بگويد شوهر ندارم حرف او قبول مىشود به شرط آن كه متهم نباشد و اگر متهم