معلوم شود كه باكره نبوده، مىتواند عقد را به هم بزند. و همچنين است اگر لفظا شرط بكارت نشده باشد ليكن مبنى عقد عرفا بر بكارت زوجه باشد.
مسأله 2511 - ماندن مرد و زن نامحرم در محل خلوتى كه كسى در آن جا نيست و ديگرى هم نمىتواند وارد شود در صورتى كه احتمال فساد برود حرام است ولى اگر طورى باشد كه كس ديگر بتواند وارد شود، يا بچهاى كه خوب و بد را مىفهمد در آنجا باشد يا احتمال فساد نرود اشكال ندارد.
مسأله 2512 - اگر مرد مهر زن را در عقد معين كند و قصدش اين باشد كه آن را ندهد، عقد صحيح است ولى مهر را بايد بدهد.
مسأله 2513 - مسلمانى كه منكر خدا يا پيغمبر شود، يا حكم ضرورى دين يعنى حكمى را كه مسلمانان جزء دين اسلام مىدانند مثل واجب بودن نماز و روزه انكار كند، در صورتى كه منكر شدن آن حكم، به انكار خدا يا پيغمبر برگردد و بداند آن حكم ضرورى دين است مرتد مىشود، و همچنين است اگر منكر معاد شود يا از خوارج و نواصب و غلات گردد.
مسأله 2514 - اگر زن پيش از آن كه شوهرش با او نزديكى كند بطورى كه در مسأله پيش گفته شد مرتد شود، عقد او باطل مىگردد و همچنين است اگر بعد از نزديكى مرتد شود ولى يائسه باشد يعنى اگر سيده است شصت سال و اگر سيده نيست پنجاه سال او تمام شده باشد. اما اگر يائسه نباشد، بايد به دستورى كه در احكام طلاق گفته خواهد شد عده نگهدارد، پس اگر در بين عده، مسلمان شود عقد باقى و اگر تا آخر عده مرتد بماند عقد باطل است.
مسأله 2515 - كسى كه پدر يا مادرش در موقع بسته شدن نطفه او مسلمان بودهاند، چنانچه بعد از بالغ شدن اظهار اسلام كند، اگر مرتد شود زنش بر او حرام مىشود و بايد به مقدارى كه در احكام طلاق گفته مىشود عده وفات نگهدارد و در اصطلاح فقهاء به چنين شخصى مرتد فطرى مىگويند.