مصرف كنند، و كسى كه بواسطه ورشكستگى مجتهد جامع الشرائط او را از تصرف در اموالش جلوگيرى كرده بابت طلبى كه دارد، ديگرى نمىتواند ضامن او شود، ولى اين شرطها در بدهكار نيست.
مثلا اگر شود كه بدهى بچه يا ديوانه يا سفيه را بدهد و طلبكار قبول كند، ضمانت صحيح است.
مسأله 2377 - هر گاه براى ضامن شدن خودش شرطى قرار دهد مثلا بگويد:
اگر بدهكار قرض تو را ندهد مىدهم، احتياط واجب آن است كه به ضامن شدن او ترتيب اثر ندهند.
مسأله 2378 - كسى كه انسان ضامن بدهى او مىشود بايد بدهكار باشد، پس اگر كسى بخواهد از ديگرى قرض كند، تا وقتى قرض نكرده انسان نمىتواند ضامن او شود.
مسأله 2379 - در صورتى انسان مىتواند ضامن شود كه طلبكار و بدهكار و جنس بدهى همه معين باشد پس اگر دو نفر از كسى طلبكار باشند و انسان بگويد: من ضامن هستم كه طلب يكى از شماها را بدهم، چون معين نكرده كه طلب كدام را بدهد بنا بر احتياط واجب ضامن شدن او باطل است. و نيز اگر كسى از دو نفر طلبكار باشد و انسان بگويد: من ضامن هستم كه بدهى يكى از آن دو نفر را به تو بدهم، چون معين نكرده كه بدهى كدام را مىدهد بنابر احتياط واجب ضامن شدن او باطل مىباشد. و همچنين اگر كسى از ديگرى مثلا ده من گندم و صد تومان پول طلبكار باشد و انسان بگويد: من ضامن يكى از دو طلب تو هستم و معين نكند كه ضامن گندم است يا ضامن پول بنابر احتياط واجب صحيح نيست.
مسأله 2380 - اگر طلبكار طلب خود را به ضامن ببخشد، ضامن نمىتواند از بدهكار چيزى بگيرد و اگر مقدارى از آن را ببخشد، نمىتواند آن مقدار را