مىدهم، حج بر او واجب مىشود.
مسأله 2101 - اگر خرجى رفتن و برگشتن و خرجى عيالات كسى را در مدتى كه مكه مىرود و بر مى گردد به او ببخشند و با او شرط كنند كه حج كند، اگر چه قرض داشته باشد و در موقع برگشتن هم مالى كه بتواند با آن زندگى كند نداشته باشد بايد قبول نمايد و حج بر او واجب مىشود.
مسأله 2102 - اگر مخارج رفتن و برگشتن و مخارج عيالات كسى را در مدتى كه مكه مىرود و بر مى گردد به او بدهند و بگويند حج برو ولى ملك او نكنند، حج بر او واجب مىشود.
مسأله 2103 - اگر مقدارى مال كه براى حج كافى است به كسى بدهند و با او شرط كنند كه در راه مكه خدمت كسى كه مال را داده بنمايد، حج بر او واجب نمىشود ولى اگر قبول كند وخدمت، منافات با انجام مناسك حج نداشته باشد حج واجب مىشود.
مسأله 2104 - اگر مقدارى مال به كسى بدهند و حج بر او واجب شود، چنانچه حج نمايد، هر چند بعدا مالى از خود پيدا كند، ديگر حج بر او واجب نيست.
مسأله 2105 - اگر براى تجارت يا كار ديگرى به جده برود و آنجا مالى بدست آورد كه اگر بخواهد از آنجا به مكه رود مستطيع باشد و ساير شرايط را دارا باشد بايد حج كند و در صورتى كه حج نمايد، اگر چه بعدا مالى پيدا كند كه بتواند از وطن خود به مكه رود، ديگر حج بر او واجب نيست.
مسأله 2106 - اگر انسان اجير شود كه مباشرة از طرف كسى ديگر حج كند، چنانچه خودش نتواند برود و بخواهد ديگرى را از طرف خودش بفرستد، بايد از كسى كه او را اجير كرده اجازه بگيرد.
مسأله 2107 - اگر كسى مستطيع شود و مكه نرود و فقير شود و استطاعتش از