طلاقش بدهد، بعد بفهمد آبستن بوده، اشكال ندارد.
سوم: مرد به واسطه غائب بودن يا مشقت داشتن تحقيق نتواند يا برايش مشكل باشد كه پاك بودن زن را بفهمد.
مسأله 2496 - اگر زن را از خون حيض پاك بداند و طلاقش دهد بعد معلوم شود كه موقع طلاق در حال حيض بوده طلاق او باطل است و اگر او را در حيض بداند و طلاقش دهد بعد معلوم شود پاك بوده، طلاق او صحيح است.
مسأله 2497 - كسى كه مىداند زنش در حال حيض يا نفاس است، اگر غائب شود مثلا مسافرت كند و بخواهد او را طلاق دهد، بايد تا مدتى كه معمولا زنها از حيض يا نفاس پاك مىشوند، صبر كند.
مسأله 2498 - اگر مردى كه غائب است بخواهد زن خود را طلاق دهد چنانچه بتواند اطلاع پيدا كند كه زن او در حال حيض يا نفاس است يا نه، اگر چه اطلاع او از روى عادت حيض زن، يا نشانههاى ديگر باشد كه در شرع معين شده باشد تا مدتى كه معمولا زنها از حيض يا نفاس پاك مىشوند صبر كند.
مسأله 2499 - اگر با عيالش كه از خون حيض و نفاس پاك است نزديكى كند و بخواهد طلاقش دهد بايد صبر كند تا دوباره حيض ببيند و پاك شود، ولى زنى را كه نه سالش تمام نشده، يا آبستن است، اگر بعد از نزديكى طلاق دهند، اشكال ندارد و همچنين است اگر يائسه باشد و مراد از يائسه در مسأله 437 گذشت.
مسأله 2500 - هر گاه با زنى كه از خون حيض و نفاس پاك است نزديكى كند و در همان پاكى طلاقش دهد اگر بعد معلوم شود كه موقع طلاق آبستن بوده، اشكال ندارد.
مسأله 2501 - اگر با زنى كه از خون حيض و نفاس پاك است نزديكى كند و مسافرت نمايد، چنانچه بخواهد در سفر طلاقش دهد، بايد به قدرى كه زن معمولا بعد از آن پاكى خون مىبيند و دوباره پاك مىشود، صبر كند.
مسأله 2502 - اگر مرد بخواهد زن خود را كه بواسطه مرضى حيض نمىبيند