مسأله 1700 - اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگيرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بكشد قضاى روزههائى را كه نگرفته بر او واجب نيست و بايد براى هر روز يك مد كه تقريبا ده سير است طعام يعنى گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد، ولى اگر به واسطه عذرى ديگرى مثلا براى مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند، روزههائى را كه نگرفته بايد قضا كند و احتياط واجب آن است كه براى هر روز يك مد طعام هم به فقير بدهد.
مسأله 1701 - اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگيرد و بعد از رمضان مرض او بر طرف شود ولى عذر ديگرى پيدا كند كه نتواند تا رمضان بعد قضاى روزه را بگيرد بايد روزههائى را كه نگرفته قضا نمايد. و نيز اگر در ماه رمضان، غير مرض عذر ديگرى داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر بر طرف شود و تا رمضان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگيرد روزههائى را كه نگرفته بايد قضا كند.
مسأله 1702 - اگر در ماه رمضان بواسطه عذرى روزه نگيرد و بعد از رمضان عذر او بر طرف شود و تا رمضان آينده عمدا قضاى روزه را نگيرد، بايد روزه را قضا كند و براى هر روز يك مد گندم يا جو و مانند اينها هم به فقير بدهد.
مسأله 1703 - اگر در قضاى روزه كوتاهى كند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذرى پيدا كند، بايد قضا را بگيرد و براى هر روز يك مد گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد بلكه اگر موقعى كه عذر دارد تصميم داشته باشد كه بعد از بر طرف شدن عذر روزههاى خود را قضا كند و پيش از آن كه قضا نمايد در تنگى وقت عذر پيدا كند بايد قضاى آن را بگيرد، و احتياط واجب آن است كه براى هر روز هم يك مد غذا به فقير بدهد.
مسأله 1704 - اگر مرض انسان چند سال طول بكشد، بعد از آن كه خوب شد اگر تا رمضان آينده به مقدار قضا وقت داشته باشد بايد قضاى رمضان آخر را بگيرد و براى هر روز از سالهاى پيش يك مد كه تقريبا ده سير است، طعام يعنى گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد.