مسأله 5 - اگر بعضى از اركان عمره يا حج را به نيت خالص نياورد و به رياء و غير آن باطل كند و نتواند آن را جبران كند پس در عمره حكم بطلان عمره را دارد و در حج حكم بطلان حج را، ولى اگر محل جبران باقى است و جبران كرد عملش صحيح مىشود، گرچه معصيت كار است.
مسأله 6 - اگر بواسطه ندانستن مسأله يا جهت ديگر بجاى نيت عمره تمتع، حج تمتع را قصد كند پس اگر در نظرش آن است كه همين عمل را كه همه بجا مىآورند او هم بجا آورد و گمان كرده جزء اول از دو جزء حج، اسمش: حج تمتع است ظاهرا عمل او صحيح است و عمره تمتع است، و بهتر آن است كه نيت را تجديد كند.
مسأله 7 - اگر بواسطه ندانستن مسأله يا جهت ديگر گمان كند كه حج تمتع بر عمره تمتع مقدم است و نيت حج تمتع كند به عزم اين كه پس از احرام برود به عرفات و مشعر و حج بجا آورد و عمره را پس از آن بجا آورد احرام او باطل است، و بايد در ميقات تجديد احرام كند، و اگر از ميقات گذشته است بايد در صورت امكان برگردد به ميقات و محرم شود، و الا از همانجا محرم شود، و اگر وارد حرم شده و ملتفت شد بايد در صورت امكان از حرم خارج شود و محرم شود، و الا در همانجا محرم شود.
دوم - تلبيه يعنى لبيك گفتن و صورت آن بنابر اصح آن است كه بگويد:
" لبيك اللهم لبيك لبيك لا شريك لك لبيك ".
و به اين مقدار اگر اكتفا كند محرم شده و احرامش صحيح است، و احتياط مستحب آن است كه پس از آن كه چهار " لبيك " را به صورتى كه گفته شده گفت بگويد:
" ان الحمد والنعمة لك والملك لا شريك لك لبيك ".
و اگر بخواهد احتياط بيشتر بكند پس از گفتن آنچه ذكر شد، بگويد:
" لبيك اللهم لبيك لبيك ان الحمد والنعمة لك والملك لا شريك لك لبيك ".
و مستحب است بعد از آن بگويد.
" لبيك ذا المعارج لبيك لبيك داعيا إلى دار السلام لبيك لبيك