وبا وجود اين جمعى اعتقاد كنند كه او هست وبالفعل امام است ومردم در عهد امامت ايند، واو لطف حق تعالى است نسبت با مردم وحال آنكه لطف، آن است كه موجب تقرب بندگكان شود به طاعت نزديك كرده اند، وچگونه امام وخليفة باشد كسى كه اصلا ظاهر نيست واثر عدل او به مردم نمى رسد.
ونيز حضرت پيغمبر فرمود كه: اسم او موافق اسم من باشد واسم پدر او موافق اسم پدر من باشد، وحال آنكه پدر او حسن نام داشته وپدر حضرت پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم عبد الله نام داشته. واين طايفه مى گويند كه: چون مهد [و] يت پسر اما حسن عسكرى بعدى تمام دارد از روى عقل ونقل، پس ظاهر آن است كه مهدى شخصى باشد از اولاد حضرت پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم كه در آخر زمان پيدا شود، وهنوز متولد نشده.
اين است مذهب جماعتى بسيار از مسلمانان در باب مهدى، ودلايل ايشان اينهاست كه ياد كرديم.
وجماعتى ديگر از اهل اسلام كه ايشان را امامية گويند بر آنند كه امام داوزدهم محمد بن الحسن العسكرى است وكنيت او ابو القاسم است واو در وقتى كه متولد شده متوكل خليفه در قصد اولاد امام حسن بوده واو را زهر داده وبعد از وفات امام حسن او چهار ساله بنده ودر سرداب خانهء امام حسن عسكرى او را پوشيده داشته اند وحق تعالى او را از شر دشمنان نگاه داشته ومحفوظ ساخته ولازم نيست كه فرزندى، چون شيعه ودوستان ايشان مى دانند كه امام حسن را پسرى بوده اسم او محمد وبه نص امام حسن، امامت او ثابت شده واو را در سرداب خانهء امام حسن پوشيده داشته اند وامام حسن فرموده كه او مظهر منتظر موعود وشيعه ودوستان او را ديده اند ودر هر وقت بر دوستان خود ظاهر مى كرد.
وآثار لطف او در عالم منتشر است چگونه منع وجود او وامامت او توان كرد؟