زمزمه هاى مخالفت اين جريان با پيچيدگىهاى سياسى كه داشت بطور طبيعى پيش رفت، اما كم كم زمزمه هايى در گوشه و كنار پيدا شد، كسانى كه در سايه حمايت دستگاه حكومتى بوده و در ولايات مختلف از قلمرو وسيع اسلامى آن روز ثروتهاى بيكران اندوخته بودند و زندگىهاى مرفه و آسوده داشتند، از نتايج و آثار اين اقدام سخت نگران بودند.
مخالفان حسود و سوء استفاده كنندگان ناراحت، سعى داشتند به هر نحوى شده در اشاعه تخم بدبينى نسبت به خاندان على (عليه السلام) بكوشند، حتى انتشار مىدادند كه امام رضا (عليه السلام) شيفته جاه و مقام است، و به محض آن كه از طرف مأمون از او دعوت به عمل آمد او را اجابت كرد.
كسانى كه داعيه هايى در زمينه علوم و كمالات داشته و موقعيتهايى را براى خود كسب كرده بودند، با بودن امام پايه هاى منصبهاى سطحى خود را متزلزل مىديدند، و با وجود ايشان در خود احساس حقارت مىنمودند.
از جمله حوادثى كه در آشنايى با شكوه وعظمت معنوى امام مؤثر بود و مخالفان و اشخاص ذينفع از وضع موجود، نمىتوانستند شاهد آن پيشرفتها وعظمتها باشند اقامه نماز عيد فطر بود.
در سال 202 هجرى مأمون اصرار كرد كه امام نماز عيد فطر را اقامه فرمايد، امام نپذيرفت، با اصرارهاى مأمون امام با يك شرط اقامه آن را پذيرفت و آن اين كه به همان گونه كه پيامبر اسلام انجام مىداده ايشان انجام دهد، مأمون پذيرفت.