زمان رساند اما چون در وقتى كه از اصفهان بيرون مىآمد داماد او با اسباب پيش از سوار شدن خواجه در وقت سحر از دروازه شهر بيرون آمد جمعى از يتيمان او را كشتند اموال و كتب و مسودات خواجه را بردند خواجه پريشان و بىسامان به شيراز در آمده و راه اختلاط مردم را بر خود مسدود ساخت تا آنكه مرحوم شيخ شمس الدين ولد مجتهد الزمانى شيخ ابراهيم قطيفى از هند دكن بازر و جمعيت بسيار به شيراز آمد و او به خدمت خواجه رفته و نيازمندى بسيار اظهار نموده از نقد و جنس هداياى لايق به خدمت خواجه فرستاد و التماس نمود كه شرح تجريد و حاشيه افاده فرمايند چون طلبه مانند ملا احمد اردبيلى و ملا حاجى محمد محمود يزدى و ملا ميرزا جان باغنوى و سيد حسين عميدى و ملا عبد الله شوشترى و ملا محمد شريف اصفهانى (1) و غيرهم در حاشيه قديم با شيخ شمس الدين شريك شدند ملا آقا جان از غايت محبتى كه با من داشت گفت كه برو و شريك درس اين جماعت شو كه ادراك درس حضرت خواجه غنيمت است (الى ان قال:) مىفرمودند كه افهم شريكان ما ملا حاجى محمود يزدى بود و بعد از او ملا احمد اردبيلى و افهام ديگران متقارب بود و چون ملا حاجى محمود (2) بنا بر قوت فهم با حضرت استاد از او مكدر بود احيانا روزى كسى نسبت فضلاى تلامذه ايشان از ايشان مىپرسيد و ايشان در آن اثناء فرمودند كه ملا محمد شريف اصفهانى (3) ملا حاجى محمود را درس مىتواند گفت
(١٠٤)