- لح - در مقام سلطنت خواهد بود بعد از امير المؤمنين على (ع) انتهى وبالجملة هر چند صدق شرطيه مستلزم صدق مقدم نيست اما احتمال دادن وجود و غيبت آن حضرت و تقديم اين احتمال بر احتمال عدم ناظر در ترجيح اوست و كسى كه يك مرتبه آنچنان حكم جزم به وفات مهدى (ع) نموده باشد به اين اسلوب سوق كلام نمىنمايد كما لا يخفى على العارف باساليب الكلام و بر تقدير تسليم مىگوئيم انكار وجود محمد بن الحسن العسكري عليه السلام منافى تشيع شيخ نيست چه بعضى از طوايف شيعه حتى جمعى از امامية قائل به دوازده امام كه يكى از ايشان محمد بن الحسن العسكرى است نيستند چه مناط تشيع بر اعتقاد آنست كه بعد از پيغمبر (ص) خليفه به حق بلا فصل امير المؤمنين على بن أبي طالب (ع) است چنانچه در صدر كتاب مذكور شده و آنچه در اين مقام از روايت صاحب احباب و عبارت رساله شيخ تحرير يافت نص صريح است در اين باب و ما در مواضع اين كتاب ذكر مطلق امامية را منظور داشته ايم و مقصود به ذكر اماميه اثنى عشريه نگذاشته ايم " ويكشف عن هذا الاجمال ما ذكره المحدث النوري (ره) في الباب الرابع من كتابه المسمى بالنجم الثاقب بهذه العبارة " و طايفه ديگر از اهل سنتند كه قائلند به تولد آن جناب بلكه رسيدنش به مقامات عاليه و لكن گويند وفات كرده مانند احمد بن محمد سمنانى معروف به علاء الدوله سمنانى چنانچه در تاريخ خميس و غيره از او نقل كردند كه او گفت در مقام ذكر ابدال و اقطاب كه رسيد به مرتبه قطبيت محمد بن الحسن العسكرى و او چون پنهان شد داخل شد در دائره ابدال، و ترقى كرد به تدريج از طبقه به طبقه تا اينكه گرديد سيد افذاذ، و قطب در آن وقت على بن حسين بغدادى بود، پس چون وفات كرد و مدفون شد در شونيزيه نماز گذارد بر او محمد بن الحسن العسكرى و در جاى او نشست و باقى ماند در رتبه قطبيت نوزده سال آنگاه خداى تعالى او را از اين جهان با روح و ريحان برد و قائم مقام او شد عثمان بن يعقوب جوينى خراسانى و نماز كرد بر او و جميع اصحابش و دفن كردند
(٤٧)