مسأله 7 - جائز است سواره و پياده سنگ بيندازد.
مسأله 8 - بايد سنگ را با دست بيندازد، اگر با پا يا دهان بيندازد كافى نيست ولى بعيد نيست با " فلاخن " كافى باشد.
مسأله 9 - اگر بعد از آن كه سنگ را انداخت و از محل منصرف شد شك كند در عدد سنگها، اگر شك در نقيصه كند احتياط آن است كه برگردد و نقيصه را تمام كند، و در شك در زياده اعتناء نكند.
مسأله 10 - اگر بعد از ذبح يا سر تراشيدن شك كند در انداختن سنگ يا در عدد آن اعتناء نكند.
مسأله 11 - اگر بعد از فارغ شدن شك كند در اين كه درست انداخته يا نه، بنابر صحت بگذارد، بلى اگر در رسيدن سنگ آخرى به محل شك كند بايد اعاده كند، ولى اگر رسيدن را دانست و احتمال داد كه با پا انداخته باشد يا سنگ مستعمل انداخته باشد اعتناء نكند.
مسأله 12 - ظن به رسيدن سنگ و عدد آن اعتبار ندارد.
مسأله 13 - در انداختن سنگها شرط نيست طهارت از حدث يا خبث و در خود سنگها نيز طهارت شرط نيست.
مسأله 14 - از بچه ها و مريضها و كسانى كه نمىتواند بواسطه عذرى - مثل اغماء - خودشان رمى كنند، كسى ديگر نيابت كند.
مسأله 15 - مستحب است بلكه موافق احتياط است كه اگر بشود مريض را حمل كنند و ببرند نزد جمره و در حضور او سنگ بيندازند.
مسأله 16 - اگر مريض خوب شد و بيهوش به هوش آمد بعد از آن كه نايب سنگها را انداخت لازم نيست خودش اعاده كند، و اگر در بين سنگ انداختن خوب شد يا به هوش آمد بايد خودش از سر، سنگ بيندازد، و كفايت كردن به مقدارى كه نايب عمل كرده مشكل است.
مسأله 17 - كسانى كه عذر دارند از اين كه روز رمى كنند مىتوانند شب عمل كنند، هر وقت شب كه باشد.