اولين عاملى كه مى توان بعنوان علت قيام آن حضرت برشمرد مخالفت با بيعت يزيد بود، پس از مرگ معاويه در نيمه رجب سال 60 هجرى يزيد به خلافت رسيد، أو نامه اى به حاكم مدينه نوشت و از أو خواست كه براى خلافت از افرادى كه در زمان پدرش از بيعت خوددارى كرده بودند بيعت بگيرد، كه مهمترين آنان امام حسين (عليه السلام) بود.
امام كه مى دانست بيعت با أو به معناى تأييد كارهاى أو مى باشد از بيعت امتناع نمود، و هنگامى كه حاكم مدينه براى انجام آن فشار آورد، آن حضرت در 28 رجب با خانواده و گروهى از بنى هاشم، مدينه را بسوى مكه ترك گفت و در سوم شعبان وارد اين شهر شد.
علت انتخاب مكه آن بود كه آنجا حرم امن الهى تلقى مى شد، و همچنين موسم مكه نزديك بود كه ايشان مى توانست پيامش را به همه مردم ابلاغ كند.
2 - دعوت مردم كوفه از ايشان پس از آن كه ايشان در سوم شعبان وارد مكه شد و فعاليتهاى خود را آغاز كرد، خبر كارهاى ايشان به مردم كوفه رسيد.
مردم كوفه كه خاطرات خلافت أمير المؤمنين (عليه السلام) در آن شهر هنوز در ذهنشان بود، و سوابق زندگى يزيد را به خاطر داشتند، دور هم گرد آمده و تصميم گرفتند كه از اطاعت يزيد سرباز زنند و امام را به شهر خود دعوت كرده و تحت لواى آن حضرت درآيند.
از اينرو نامه هاي بسيارى براى دعوت از ايشان ارسال كردند، امام