(15) خطبه آن حضرت در شب عاشورا براى اصحابش خدا را به بهترين گونه ستايش كرده و در شدائد و آسايش و رنج و رفاه مقابل نعمتهايش سپاسگزارم، خدايا تو را مىستايم كه بر ما خاندان، با نبوت كرامت بخشيدى، و قرآن را به ما آموختى، و به دين و ائين ما را آشنا ساختى، و به ما گوش (حق شنو) و چشم (حق بين) و قلب عطا فرموده اى، و از گروه مشرك و خدا نشناس قرارمان ندادى.
اما بعد، من اصحاب و يارانى بهتر از ياران خود نديده ام، و اهل بيت و خاندانى باوفاتر و صديق تر از اهل بيت خود سراغ ندارم، خداوند به همه شما جزاى خير دهد.
جدم پيامبر به من خبر داده بود كه به عراق فرا خوانده مى شوم و در محلى بنام عمورا و كربلا فرود آمده، و در همانجا به شهادت مى رسم، و اينك وقت اين شهادت فرا رسيده است.
اعتقاد دارم همان فردا دشمن جنگ خود را با ما آغاز خواهد نمود، و حالا شما آزاد هستيد و من بيعت خود را از شما برداشتم و به همه شما اجازه مى دهم كه از اين سياهى شب استفاده كرده، و هر يك از شما دست