و اجبار و در شرائطى كه بحث و گفتگو فائده اى نداشت انجام گرفته بود، اما در صورتى كه امام قيام مى كرد، معاويه مى توانست امام را پيمان شكن قلمداد كند، با اينكه خود معاويه آن را نقض كرده و محترم نشمرده بود، اما در هر حال معاهده صلح دستاويز معاويه در برابر قيام احتمالى آن حضرت بود.
ضمن آنكه هم چنان كه دانستيم جامعه زمان آن حضرت، به سلامت و عافيت خو كرده بود، و آن را به جنگ ترجيح مى داد.
مبارزات آن حضرت در زمان معاويه موانعى كه برشمرديم باعث سكوت آن حضرت در برابر خودكامگيهاى معاويه نمى شد، بلكه تا آنجا كه در توان داشت در برابر حكومت أو به مبارزه بر مى خاست.
يكى از مهمترين مسائلى كه مطرح گرديد مخالفت با ولايتعهدى يزيد بود، معاويه بدنبال فعاليتهايش براى بيعت گرفتن براى يزيد، سفرى به مدينه كرد تا از بزرگان آن شهر بيعت گيرد، أو در برابر امام و عبد الله بن عباس سخنانى ايراد كرد و كوشش نمود ولايتعهدى يزيد را مطرح نمايد، امام در پاسخ ضمن سخنان خود فرمود:
"... آنچه درباره كمالات يزيد و لياقت وى براى اداره امور امت