(58) دعاى آن حضرت بر زرعه دارمي روايت شده: مردى از قبيله ابان بن دارم بنام زرعه، در ميان قاتلان آن حضرت بوده است، تيرى بسوى ايشان پرتاب كرد كه به چانه ايشان خورده است، آنگاه امام دست خود را از خون پر كرده و بسوى آسمان پرتاب مى كرد، زيرا ديده بود كه آن حضرت آبى خواست كه بنوشد، هنگامى كه أو تير انداخت مانع ايشان و آب شدند، فرمود:
خداوندا! أو را تشنه قرار ده، أو را تشنه قرار ده.
مى گويد: كسى كه شاهد بود برايم تعريف كرد كه در هنگام مرگ أو از گرماى شكم و سردى پشتش صيحه مى زده است، در حالى كه پيشاپيش أو دشت و برف و پشت سرش آتش قرار داشت و مى گفت: به من آب دهيد كه تشنگى مرا كشت - تا آخر حديث.
(59) دعاى آن حضرت بر عبد الله بن حصين ازدى روايت شده: عبد الله بن حصين ازدى با صداى بلند گفت: اى