ديدند كه از تشنگى مىگريد، أو را بر دست گرفته و فرمودند: اى مردم اگر به من رحم نمى كنيد به اين طفل رحم كنيد، مردى از ميان لشكريان تيرى پرتاب كرد كه گلوى أو دريده شد، آن حضرت گريست و فرمود:
پروردگارا! بين ما و گروهى كه ما را دعوت كردند تا ياريمان نمايند پس ما را كشتند، حكم نما.
آنگاه از هوا مورد ندا قرار گرفت: اى حسين أو را رها كن، بدرستى كه در بهشت شير دهنده اى براى أو مى باشد.
(31) دعاى آن حضرت بعد از شهادت فرزند كوچكش روايت شده: هنگاميكه تير بر گلوى طفل وارد آمد امام گريست و دو دستش را زير گلوى أو قرار داد، آنگاه فرمود:
اى نفس شكيبائى پيشه كن و آنچه بر تو وارد مى شود را به حساب خدا قرار ده، خدايا آنچه در حال حاضر بر ما واقع مى شود را مى بينى، پس آن را براى ما پشتوانه اى براى روز قيامتمان قرار ده.