امام در دوران قبل از امامت آن حضرت از دوران نوجوانى كه شاهد انحراف خلافت اسلامي از مسير اصلى خود بود، از موضع گيريهاى سياسي پدر خود پيروى و حمايت مى كرد.
در روايات آمده كه در زمان خلافت عمر روزى وارد مسجد شد و ديد عمر بر فراز منبر نشسته است، با ديدن اين صحنه بالاى منبر رفت و به عمر گفت: از منبر پدرم پائين بيا و بالاى منبر پدرت برو، عمر گفت: پدرم منبر نداشت، آنگاه أو را در كنار خود نشانيد و پس از آنكه از منبر پائين آمد، أو را به منزل خود برد و پرسيد: اين سخن را چه كسى به تو ياد داده است، أو پاسخ داد: هيچ كس.
همچنين در دوران خلافت پدرش در صحنه هاي سياسي و نظامى در كنار آن حضرت قرار داشت، أو در هر سه جنگى كه در اين دوران براى پدرش پيش آمد شركت فعال داشت، در جنگ جمل فرماندهى جناح چپ سپاه پدرش را به عهده داشت، و در جنگ صفين چه از راه سخنرانيهاى پرشور و تشويق ياران على (عليه السلام) جهت شركت در جنگ، و چه از رهگذر پيكار با آنان نقش فعالى را به انجام رسانيد.
پس از شهادت حضرت على (عليه السلام) در كنار برادر خويش قرار گرفت، و هنگام حركت نيروهاى ايشان به سمت شام همراه آن حضرت بود، و آنگاه كه معاويه پيشنهاد صلح را مطرح كرد، امام حسن (عليه السلام) با ايشان وعبد الله بن جعفر در اين زمينه مشورت نمود.