براى احراز مقام خلافت و رهبرى جامعه اسلامي روشن ساخت و مجوز خوبى براى انقلاب و واژگون ساختن چنين حكومتي را بدست داد.
4 - عامل مهم براى انقلاب امام حسين عليه السلام را بايد بيدارى افكار عمومى و افزايش نفوذ دعوت شيعيان پس از صلح امام حسن عليه السلام دانست، تجاوز مكرر معاويه به حقوق مسلمانان، نقض پيمان صلح و بالآخرة مسموم ساختن امام مجتبى عليه السلام مسائلى بود كه وجهه عمومى حكومت بنى اميه را بيش از بيش لكه دار ساخت و موقعيت آن را تضعيف نمود.
5 - يكى از مسائل مهم در اين بحث تفاوت ياران دو امام است، ياران امام حسن عليه السلام قصد داشتند ايشان را زنده تحويل معاويه دهند، يا به فرمان أو امام را بقتل رسانند و ياران امام در شب عاشورا به امام خود عرضه داشتند: به خدا سوگند اگر بدانيم كه كشته مى شويم آنگاه ما را زنده مى كنند سپس مى كشند و خاكسترمان را بر باد مى دهند و اين كار را هفتاد بار تكرار مى كنند از تو جدا نخواهيم شد تا در حضورت جان بسپاريم.
در حقيقت اين دو برادر در دو رويه يك رسالت بودند كه وظيفه و كار هر يك، در جاى خود و در اوضاع و احوال خاص خود از نطر ايفاى رسالت و تحمل مشكلات، و نيز از نظر فداكارى و از خود گذشتگى معادل و هموزن ديگرى بود.
شهادت آن حضرت به گفته بسيارى از مورخين آن حضرت با زهرى كه معاويه براى جعده همسر آن حضرت فرستاده بود به شهادت رسيد، معاويه به جعده