(12) خطبه آن حضرت در حمد الهى و فضيلت پدرش روايت شده: امام على عليه السلام به امام حسن عليه السلام گفت: اى پسرم برخيز و خطبه اى بخوان تا صدايت را بشنوم، آن حضرت برخاست و چنين سخن گفت:
سپاس خدائى را سزاست كه يگانه است و بدون شبيه، جاودانه است بدون ساخته شدن، پايدار است بدون سختى، آفريدگار است بدون رنج و مشقت، توصيف شده است بدون آنكه نهايتى داشته باشد، شناخته شده است بدون محدوديت، استوار است و اين امر از ازل با أو مى باشد، قلوب از هيبتش در شگفتى، و عقول از عزتش حيران، و گردنها در برابر قدرتش خاضع است.
نهايت قدرتش بر قلب بشرى خطور نكرده، وكنه جلالت أو را مردم نمى يابند، و در نهايت عظمتش توصيف گران عاجز مى باشند، دانش دانايان به أو نرسد، و فكر متفكرين به تدبير امور أو راه ندارد، داناترين مردم به أو كسى است كه أو را به حد و نهايتى توصيف نكند، ابصار را درك كرده و اما ابصار أو را درك نمى كنند، و او دانا و آگاهست.