نام نيكويش حسن، خلقش حسن، خويش حسن ماه ما در نيمه ماه خدا پيدا شده بنگرش ماه خدا روشن ز ماه ما شده گشته در اين ماه يك ماه مبارك تابناك زين سبب ماه مبارك ماه بى همتا شده آفتاب و ماه از نور جمالش مستنير قامت چرخ از قيام قامت أو تا شده روح و ريحان محمد سرو بستان على زينت آغوش ناز زهره زهرا شده سبط اكبر، سرور جمع جوانان بهشت كز ازل فرمان فرماندارى اش امضا شده خسرو شيرين زبان و شهد لب شكر سخن نوبر و نوشين روان و نوگل و زيبا شده نام نيكويش حسن، خلقش حسن، خويش حسن حسن سر تاسر، ز پا تا سر، ز سر تا پا شده آنچه خوبان جهان دارند از حسن و جمال جمله در وجه حسن بر وجه احسن جا شده شه شده شهزاده گشته، ره شده رهبر شده سر شده سردار گشته، مه شده مولى شده مجمع اسماء حسنى را كه (فادعوه بها) ست مظهر نص (له الاسماء والحسنى) شده
(٣٨٠)