بالاى منبر رفت و حمد و ثناى الهى را گفت، آنگاه نام پيامبر را ذكر كرد و بر أو درود فرستاد، و فضيلت پدرش و سابقه او در اسلام و نزديكى اش به پيامبر را يادآورى نمود، و اين كه او به خلافت از همه شايسته تر است، آنگاه گفت:
اى مردم! طلحه و زبير آزادانه و بدون اجبار و اكراهى بيعت كردند، آنگاه كوچ كرده و بيعتشان را شكستند، خوشا به حال آنكه در نبرد با كسانى كه به مبارزه با أو آمده اند سبكبال حركت كند، چرا كه جهاد با أو جهاد با پيامبر است.
(8) خطبه آن حضرت در تحريض مردم به يارى پدرش هنگاميكه سخنان عبد الله بن زبير (در مورد نسبت دادن قتل عثمان به امام) به حضرت على عليه السلام رسيد، به امام حسن عليه السلام فرمود: اى پسرم برخيز و خطبه اى بخوان، امام پس از حمد و ثناى الهى فرمود:
اى مردم! سخن عبد الله بن زبير بما رسيد، و سوگند به خدا آنگاه كه شهرها بر عثمان تنگ گرديده بود پدرش گناهانى را بى دليل به أو نسبت مى داد،، تا اينكه كشته شد، در حالى كه طلحه در زمان أو پرچمش را در بيت المال أو قرار داده بود.