و منزلت برترش مردم دنيا را به سرورى رسانيد، من پسر كسى هستم كه اطاعت از أو اطاعت خدا و نافرمانيش نافرمانى اوست، آيا پدرى چون پدر من دارى تا به آن افتخار كنى؟ وجدى همانند جد من دارى كه بر من فخر نمائى، بگو آرى يا نه.
معاويه گفت: بلكه مى گويم نه، و اين تصديق سخن توست، امام فرمود:
حق درخشان است و تغيير پذير نيست، و حق را دانايان مى شناسند.
(11) مناظرهء آن حضرت با معاويه بن ابى سفيان روايت شده: روزى معاويه نسبت به امام افتخار نمود و گفت: اى حسن: من از تو بهترم، فرمود: اى پسر هند چگونه چنين چيزى ممكن است؟ گفت: زيرا مردم زمامدارى مرا پذيرفتند و تو را كنار زدند، فرمود:
هيهات هيهات، اى پسر هند جگر خوار، از بد راهى براى خود مقام و ارزش كسب كردى، كسانى كه حكومت تو را پذيرفته اند دو گروهند، يا آزادانه يا به اجبار، آن كس كه مطيع توست خدا را نافرمانى نموده، و آنكه اجبار گرديده بنا بر كتاب خداوند معذور است.