فرزند كسى هستم كه بر بالاى كوههاى استوار رفته، ومن پسر كسى هستم كه زيبائيهاى چهره اش را از حيا پوشانيد، ومن پسر فاطمه برترين زنان هستم، ومن پسر كسانى هستم كه عيوبشان اندك ودامنهايشان پاك است.
دراين حالت مؤذن اذان گفت، وبيان داشت: گواهى مى دهم كه معبودي جز خداوند نيست وگواهى مى دهم كه محمد فرستاده خداست، امام فرمود:
أي معاويه! محمد پدر توست يا پدر من، اگر بگوئى پدر من نيست حق را پوشانده أي، واگر بگوئى: آرى، اقرار نموده أي.
سپس فرمود:
قريش بر عرب افتخار مى كند كه محمد از آنانست، وعرب بر عجم افتخار مى كند كه محمد از آنان مى باشد، وعجم به عرب احترام مى گذارد چون محمد از آنانست، حق ما را طلب مى كنند اما حقمان را به ما باز نمى گردانند.
(36) خطبهء آن حضرت در ترغيب مردم به پيروى از آنان أي مردم! شهرها نابود وآثار از بين رفت، صبر وشكيبائى اندك،