آغاز شد و مخفيانه به تجهيز و جمع آورى نفرات مى پرداختند، تا آنكه شب جمعه پنجم ربيع الثاني سال شصت و پنج هجرى فرا رسيد، در آن شب به سوى تربت پاك امام حركت كردند و هنگامى كه به كنار قبر آن حضرت رسيدند گفتند:
پروردگارا ما فرزند پيامبر را يارى نكرديم گناهان گذشته ما را بيامرز و توبه ما را بپذير، به روح حسين و ياران راستين و شهيد أو رحمت فرست، ما شهادت مى دهيم كه بر همان عقيده هستيم كه حسين بر سر آن كشته شد، پروردگارا اگر گناهان ما را نيامرزى و به ديده رحم و عطوفت به ما ننگرى زيانكار و بدبخت خواهيم بود.
پس از پايان اين صحنه شورانگيز به سمت شام حركت كردند و در سرزمينى به نام " عين الوردة " با سپاه شام روبرو شدند و پس از سه روز نبرد سخت سرانجام شكست خورده و جز عده كمى از آنان بقيه به شهادت رسيدند.
دومين جنبشى كه به خونخواهى امام به انجام رسيد انقلاب مختار بود، أو ابتدا به خاطر همكارى با مسلم بن عقيل به زندان افتاد، سپس با وساطت از زندان آزاد شد، و با شعار " يا لثارات الحسين " دست به انقلاب زد، مختار قاتلان امام را سخت مورد تعقيب قرار داد و به هلاكت افكند، بطورى كه ظرف يك روز دويست و هشتاد نفر از آنان را كشت و خانه هاي سران جنايت كار فرارى را ويران ساخت.
البته تنها اين دو جنبش از انقلاب امام سرچشمه نگرفتند، بلكه در تاريخ انقلابهاى بسيارى را مى توان يافت كه از آن نشأت گرفته است، حتى بنى عباس انقلابشان را بر عليه بنى اميه بعنوان انتقام از خون آن حضرت قلمداد مى كردند.