سپاس خدا را كه كار سادات جوانان بهشت را به سعادت پايان داد، بهشت را براى آنان واجب ساخت، از خدا مى خواهم رتبه هاي آنان را فراتر برد، و رحمت خود را بر آنان بيشتر گرداند، چه أو كار دارى تواناست ".
اين سخنان آنچنان تأثيرى بر حاضران گذاشت كه يزيد با ديدن آثار و علائم ناخوشايندى در چهره ايشان گفت: خدا بكشد پسر مرجانه را، من راضى به كشتن حسين نبودم.
خطبه امام سجاد (عليه السلام) در شام توقف اسيران در شهر شام براى آنان فرصت خوبى بود تا مردم شام، كه در اثر تبليغات ساليان متمادى معاويه شناخت صحيحي از اسلام و خاندان پيامبر نداشتند، را آگاهى دهند، از اينرو امام سجاد (عليه السلام) و عمه اش حضرت زينب از اين فرصت ها به خوبى استفاده كردند و از هر مناسبتى در اين زمينه بهره بردارى نمودند.
روايت شده روزى يزيد دستور داد منبرى گذاشته تا خطيب بر فراز آن رفته، و در نكوهش حضرت على (عليه السلام) و امام حسين (عليه السلام) سخنانى را براى مردم ايراد كند، خطيب بالاى منبر رفت و پس از حمد و ستايش خداوند سخنان زيادى را در نكوهش آنان بيان نمود، و سپس در مدح و ستايش معاويه و يزيد سخن گفت و از آنان به نيكى ياد كرد.
امام سجاد (عليه السلام) از ميان جمعيت بانگ زد: واى بر تو اى خطيب، خشنودى خلق را به خشم خالق خريدى و جايگاهت را در آتش دوزخ آماده كردى، سپس گفت: يزيد اجازه مى دهى بالاى اين چوبها!! رفته و