پرده نشين حرم كبريا فاطمه آن زهرهء زهراى ما عاشق كل حضرت سلطان عشق خون خدا شاه شهيدان عشق با تو ز يك گوهر و يك مادر است ظل خدائى تواش بر سر است آيهء تطهير به شأن شماست حكم شما امر اولوا الامر ماست سينهء سيناى شما طور وحى نور شما شاخه اى از نور وحى در رمضان ماه نشاط و سرور ماه دعا، ماه خدا، ماه نور نورفشان شد ز دو سو آسمان در دو افق تافت دو خورشيد جان وحى خدا از افق ايزدى نور حسن از افق احمدى مشگ و گلاب به هم آميختند در قدح اهل ولا ريختند اى رمضان از تو شرف يافته نور تو بر جبههء أو تافته نيمهء ماه رمضان عزيز گيسوى مشگين تو شد مشگ ريز
(٣٧٥)