نادره و لطيفه را شريف أبو الحسن صوفى نسابه برايم حكايت كرد، حال اگر مثل همان را كه بر حسب عرف و عادت براى تخمين سن " ابن الصوفى عمرى " در موقعى كه حكايتى را از استاد خود " شيخ الشرف عبيد لي " ره شنيده است فرض كرديم براى تخمين سن حريرى در هنگامى كه اين لطيفه را از " ابن الصوفى عمرى " شنيده است فرض كنيم و او را در حدود بيست سالگى بدانيم، لازمه اش اين خواهد بود كه ابن الصوفي تا حدود سال چهار صد و شصت و شش زنده بوده و به سنى قريب به هشتاد سالگى رسيده است.
بر صحت اين موضوع قرينه ديگرى نيز وجود دارد و آن اين است كه روايت سيد بزرگوار عبد الكريم بن طاووس ره از المجدي به سيد اجل شمس الدين فخار ابن معد موسوى و از اين اخير با سلسله اسنادى كه بر ظهر " المجدي " و در متن " الحجة الذاهب " مذكور است به شريف جعفر بن هاشم عمرى نوه ابى الحسن عمرى منتهى مىشود و جعفر بن هاشم است كه اين كتاب را از جد خود روايت كرده است و چون شريف عمرى در سال چهار صد و بيست و سه (يا مثلا چهار صد و بيست و چهار) ازدواج كرده است و اگر ترتيبى را كه عمرى در ذكر نام فرزندان خود در متن " المجدي " رعايت كرده است ترتيب سنى آنان نيز بدانيم على القاعدة أبو طالب هاشم پسر دوم عمرى در سال 426 يا 427 متولد شده است.
و به فرض كه اين پسر در شرخ شباب و در هيجده تا بيست سالگى ازدواج كرده باشد و پسر أو جعفر نيز يكسال پس از ازدواج متولد شده باشد تولد جعفر مقارن 446 يا 447 خواهد بود، و باز به رعايت همان عرف و عادت مذكور در تخمين سن عمرى و حريرى در موقع استماع حكايت مذكور، اگر سن جعفر بن هاشم را در موقع تحمل روايت و استماع قرائت المجدي از جد محترم خويش، حدود بيست سال بدانيم همان سال چهار صد و شصت و شش سابق الذكر كه در مورد