زيرا از آنچه كه درباره اولاد زيد بن موسى بن جعفر عليهما السلام (زيد النار) ميگويد كه: ". ادعى إليه رجل اسمه جعفر ورد بغداد بين عشر وعشرين واربعمأة وهو شيخ منحن. " ص 119 متن چاپى حاضر (1).
و تاريخ دقيق و مضبوط اين داستان ذكر نمىكند و اين بدين معنى است كه عمرى در ان سالها به بغداد مرتبا " و همه ساله تردد داشته و بدانجا سفر و اقامت موقت مىكرده است.
در سال چهار صد و بيست و سه به تصريح خود جهت سكونت به موصل منتقل شده و سپس در همان شهر به فاصله كمى پس از ورودش ازدواج كرده است و در سال 443 و حين تأليف المجدي دو پسر به نامهاى أبو علي محمد وابو طالب هاشم و يك دختر بنام صفيه اين ازدواج خداوند به او عطا فرموده بوده است و اگر ترتيب مذكور در متن المجدي در نام بردن فرزندانش ترتيب تاريخى ولادت آنها نيز بدانيم و مشروط بر اينكه اين فرزندان كلا يا بعضا توأم نباشند، أبو طالب هاشم، دومين فرزند ابى الحسن عمرى بشمار مىرود، وابو طالب هاشم پدر جعفر است كه سند روايت ابن طاووس ره از المجدي بواسطه أو بابى الحسن عمرى منتهى مىشود.
هر كسى درباره عمرى طلبى مرقوم داشته حداقل تأليف چهار كتاب بنامهاى " الرسائل " و " العيون " و " الشافي " را به او نسبت داده است، و به فرموده علامه طهرانى ره (طبقات - النابس ص 128) ابن طاووس كتابي را بنام " مبسوط " و مولى عبد الله افندى از قول منسوب به سيد تاج الدين بن معية ره نيز كتاب ديگرى بنام " المشجرات " را به عمرى نسبت داده است (و بديهى است اين كلمه اخير بعنوان " علم " كتابهاى خاصى است نه وصف كتابهائى، زيرا از لحاظ تقسيم بندى كتب انساب به " مبسوط " و " مشجر " المجدي كتاب مبسوطي است و طبعا "