هم بوده اند ملقب به " صاحب " شده، يا آنكه اولا صاحب بن العميد مى گفته اند چون نزد ابن العميد وزير تحصيل علوم ادب و حكمت و نجوم و غيرها نموده و مصاحب او بوده، بعد كه وزير شده به صاحب مطلق ملقب شده. و در دولت و عزت و احسان به فقراء بخصوص شيعيان و اجتماع شعراء در درگاه او و اعطاء به آنها و مرجعيت عامه و خاصه مراتبى از او نقل مى شود كه معلوم نيست احدى از وزراء به اين مرتبه باشند ولى عمده فضل او است كه در علوم و معارف كامل و چندين شتر كتابخانهء او را مى كشيده. و در ترويج فضايل اهل بيت (ع) و احياء امر آنها تكميل تام نموده با آنكه در اصفهان بوده و آن زمان سنى خانه جبري مذهب بوده، او شيعه و از عدليه بوده.
وقتى زنى زنا داده شوهرش به او اعتراض كرده گفته: خدا مرا واداشت.
شوهرش در مقام انكار بر آمده. زن گفته: مگر تو مذهب صاحب بن عباد دارى كه قائل به اختيار است؟ آن مرد چون سنى وجبرى بوده تسليم شده.
و قصيدههاى خوب در مدح اهل بيت با اظهار برائت از دشمنان ايشان گفته كه مجلسي هم در عاشر بحار قدرى نقل كرده و سيد مرتضى هم در غرر و درر و غير آنها نقل كرده، و كتابهاى خوب نوشته: كتاب المحيط در لغت، هفت جلد يا ده جلد، كتاب اسماء الله وصفاته، كتابي در علم كلام، تصريح به امامت و اولويت امير المؤمنين (ع) نموده، و كتاب تذكره، و انوار، و تعليل، و وقف، و ابتداء، و عروض، وجوهرة الجمهرة، و كتاب الوزراء، و كتاب قضاء و غير اينها از رسالهها و كتابهاى منسوبهء به او.
و در مجلسي كه درس و مطلب مى گفته اين قدر جمعيت مى شده كه هفت نفر يا دوازده نفر كلمات او را بلند مى گفته اند و به يكديگر مى رسانيده اند تا آخر مجلس.
و در رى وفات نموده، و نقل به اصفهان شده، و وفات او در سنهء سيصد و