الحادى عشر. او در ميان محققين كم نظير و در فقه شاگرد آخوند ملا محمد تقى مجلسي است و در حكمت و معقول، شاگرد مير فندرسكى است و آخوند ملا حيدر خونسارى صاحب زبدة التصانيف.
و اجازه از آخوند ملا محمد باقر مجلسي و آخوند ملا محمد باقر سبزوارى و غير ايشان دارد. و خواهر سبزوارى زوجهء او بوده، و در خانهء سبزوارى منزل كرده بود.
و شاگردهاى او جماعتى از علماء محققين اند مانند آقا جمال و آقا رضى فرزندان ايشان و آقا مير محمد صالح خاتون آبادى - داماد مجلسي - وملا ميرزا شيروانى، وشيخ جعفر قاضى، و سيد نعمة الله جزائري، و فاضل سراب، وملا علي رضا تجلى شيرازى و غير ايشان.
اوايل امر در مدرسهء جنب مسجد شيخ لطف الله تحصيل مى كرده و خيلى سخت بر او مى گذشته از خودش نقل شده كه شب زمستان يك لحاف پاره داشته دور خود مى گرفته و توى حجره راه مى رفته كه از سرما آسوده باشد، و آخر به جائى رسيده كه گويند منزل شاه سليمان آمد، شاه جبهء جواهر نشانى پوشيده آقا دست زير آن جبه كرده و تعريف نموده، بعد از رفتن، شاه جبه را فرستاد براى آقا با عذر خواهى.
و آن بزرگوار كتابهاى خوب نوشته: مشارق الشموس شرح دروس در طهارت است و ناتمام است و خيلى با تحقيق است، رسالهاى در توحيد، حاشيه بر شرح اشارات، و رسالهء مقدمهء واجب در رد سبزوارى، و رساله در رد بر مدقق شيروانى، و رسالههاى رفع شبهات، شبههء ايمان و كفر، و شبههء استلزام، و شبههء طفره و غير اينها از حواشى بر شرح اشارات، و حاشيهء جلاليه و غير اينها. و عمدهء زحمات او در كلام و حكمت بوده و استحكام قواعد ايمان اسلام نموده و بواسطه او كسر سورت حكماء شده. و اشعار خوب و خطب و انشاءات خوبى