حسن مدرس شده و امر گذران و زندگانى او هم به سختى بوده، من حيث لا يحتسب از جانب پادشاه وظيفه أي از مرحوم حاجى در حق ايشان، بى توسط، به قلب شاه افتاد كه شاه وقتى پرسش از ولد عالمى از حاجى نموده ذكر آن مرحوم شده، مقرر گرديد.
و تمام سالها، همهء اوقات را به فكر و نوشتن مشغول بوده حتى در توى حمام فكرى مى كرده، در رختكن آمده نوشته، باز مراجعت به گرمخانه مى نموده تا آنكه از كثرت فكر، بخصوص در اصول، به ضعف قلب مبتلا شده كه تا آخر عمر مبتلا بوده.
هر كه خواهد بيان حالاتى از آن مرحوم از خوابها كه در حق او ديده شده، و مرارات كه كشيده، و بياناتى كه مرحوم حاجى كرباسى در حق او در طفوليت او نموده بفهمد، رجوع به آنچه خود نوشته اند نمايد.
و كتاب و رسالههاى آن مرحوم بسيار است: در اصول بشارات در سه جلد، متجاوز از صد و بيست هزار بيت، رسالهء حجية ظن مطلق، سى هزار بيت، رسالهء مختصرى نيز درحجية ظن، رسالهء شك در جزئية وشرطية، رساله در متباينين، رساله در فرق ما بين شك در تكليف و مكلف به، رسالهء بقاء موضوع در استصحاب، رسالهء تعارض استصحابين، رسالهء تعارض استصحاب و اصل صحة عقد، رسالهء تعارض استصحاب ويد، رسالهء بقاء بر تقليد، رساله در اينكه اصل در استعمال، حقيقت است يا اعم از حقيقت مجاز، رساله در دلالت نهى بر فساد.
و در علم رجال رسالهاى در ثقة در علم رجال، رسالهاى در اصحاب اجماع، رسالهء نقد طريق كه بنيان جديد مخترعى است، رسالهء تصحيح غير، رسالههايى در نجاشى و در محمد بن الحسن اول سند كافى، و در ابى داوود، و حسين بن محمد، و محمد بن ابى عبد الله، وعلى بن محمد، و محمد بن زياد، و معاوية بن شريح، وحماد بن عثمان، و محمد بن الفضيل، و محمد بن سنان، وعلى بن