يكى از ويژگيهاى زائر اين است كه در بيشتر موارد منبع خود را ياد نمى كند. به نظر مى رسد كه در ميان كتابهايى كه وى منابع خود را در آنها ياد نمى كند، زائر تشخص بيشترى داشته باشد (مق: -> ابن طاووس، الدروع) و گاهى از مؤلف ياد مى كند بدون آنكه از تأليف وى ياد كند. به عنوان مثال در زائر * (110) نقلى از محمد بن احمد بن داود قمى آمده است. وقتى وى همين قطعه را در اقبال نقل مى كند وى از اصل كتاب وى كه " كمال الزيارات " است ياد مى كند. در جاى ديگر (زائر * 162) مى گويد: متن زيارتى كه در كنار مرقد امام حسين [ع] بايد خوانده شود (نقل شده در زائر * 162 - 182) شريف مرتضى نيز آورده است اما اشاره نمى كند كه در كدام تأليف مرتضى.
همينطور او از " العمرى النسابة " نقل مى كند (زائر * 227) اما در اينجا نيز نمى گويد كه وى از كدام تأليف او نقل مى كند، در نتيجه مجلسى در همه جا يقين ندارد كه ابن طاووس براى يك دعاى مخصوص از چه منابعى استفاده كرده است (به عنوان مثال نك: سخن وى در بحار 102 / 187). در همان حال ابن طاووس اين را تصريح مى كند كه متون زيارات در " زائر " از روايت پيشين گرفته شده است (مث، نك: زائر * 222، 311).
خوانسارى مى گويد: زمانى كه ابن طاووس زائر را نگاشت بر اين باور بود كه او حق اين را دارد كه آداب سفرهاى زيارتى و زيارت مسجد كوفه را وضع كند، دستور العملهايى كه در تأليفات پيشين شيعى نيامده و بر گفتههاى ائمه [ع] مبتنى نبوده است (روضات 4 / 330). ميرزا حسين نوري اين انتقاد (كه واقعا انتقاد است) را رد مى كند و خاطر نشان مى كند كه همه دستوارتى كه در زائر آمده مؤلفان پيشين همچون شيخ مفيد وابن مشهدى در مزار ياد كرده اند (مستدرك چ سنگى 3 / 470). o 33. مهج الدعوات ومنهج العنايات ذريعه 23 / 287 ش 9009.
سعد السعود 175.