" المجالس والمسايرات " قاضى نعمان مؤلف فاطمي (م 363) وجود دارد. مثال دوم در موردى است كه ابن طاووس دو قطعه از " كتاب مورخ ولغوى محمد بن حبيب " (م 245) نقل مى كند. ابن طاووس در نسخهاى كه در سال 373 استنساخ شده بود استفاده كرده كه ظاهرا عنوان تأليف بر روى آن نيامده بوده است. اين دو قطعه مربوط به دعاهايى است كه خداوند اجابت كرده است. بنابراين محتمل است كه آنها را از " كتاب من استجيب (ت) دعوته "، كتاب مفقود محمد بن حبيب نقل شده باشد. در باره برخى از تأليفات باقى مانده، ابن طاووس به تحريرهائى از آنها دسترسى داشته كه اكنون در دسترس ما نيست يك نمونه " اوائل المقالات " شيخ مفيد است.
هيچكدام از كتابهايى كه ابن طاووس نقل كرده به زبان فارسى نيست. در يك مورد مى گويد: او تأليفى را كه اصل آن فارسى بوده ديده و آن را براى ترجمه داده است. 125 در مورد ديگرى از يك ترجمه عربي كه در اصل فارسى بوده نقل مى كند. 126 قرائنى براى تقويت اين نظر وجود دارد كه وى فارسى نمى دانسته است. اما اين مسأله چندان قطعى نيست و آن اينكه اگر هم فارسى نمى دانسته لازمهاش اين نيست كه كتابخانه ء وى هيچ تأليفى در آن زبان نداشته باشد.
فصل هشتم:
ابن طاووس و كفعمى در فاصله ء ميان در گذشت ابن طاووس و روى كار آمدن صفويه، نويسندهاى كه بيشترين ارجاع را به منابع مورد استفاده ابن طاووس مى دهد كفعمي است. 127 او نه فقط