النجاة، در اصول دين خصوص در امامت، كتاب ضياء القلوب، فارسي در امامت، رساله اثبات الصانع القديم بالبرهان القاطع القويم، رساله در اينكه نماز جمعه واجب عينى است، ورسالة در رد آخوند ملا عبد الله تونى كه حرام دانسته، ورسالة در اجماع وخبر واحد، رساله در حكم ديدن ماه پيش از ظهر كه اين روز از ماه پيش است يا بعد، وحاشية بر آيات الاحكام اردبيلي، وحواشي بر معالم و مدارك و ذخيرة و شرح لمعه و غيرها.
و از شاگردان آخوند ملا محمد باقر سبزوارى (اعلى الله مقامه) كه جد طائفه شيخ الاسلاميه اصفهان كه در مدرسهء ميرزا جعفر در مشهد مقدس مدفون مى باشند و از محققين كاملين مشهورين علما است، بوده.
و از فاضل سراب كه آخوند ملا محمد مذكور است بعضى كرامات نقل مى شود (1) و از آن جمله اينكه در سفر عتبات عاليات شخصى را در بين راه مى ديده كه جلو حيوان أو راه مى رود و در منزل أو را نمى ديده، بعد از بعضى اهل قافله مىپرسد: اين كيست؟ بعضى گويند كه: به منزل كه مى رسد چيزى از طعام ما بر مى دارد و بعد نمى بينيم أو را تا در راه.
آخوند تعجبش زيادتر شده، اين دفعه در بين راه همين كه حاضر مى شود، آخوند نگاه مى كند مى بيند پاهاى أو روى زمين نيست. خوف، عارض أو مى شود بعد أو را طلبيده احوال مىپرسد، او گويد: مردى از جنم، با خدا عهد كرده ام كه اگر از بليه عظيمه أي كه بودم هرگاه نجات يابم پياده در ركاب يكى از علماى شيعه به زيارت حسين (عليه السلام) مشرف شوم، شما كه مسافر شديد غنيمت دانسته خدمت آمدم.
پس آخوند از حكايت طعام پرسيده كه از قافله بر مى دارد با آنكه خوراك أو اين نيست، گفته: به فقراء قافله مى دهم. آخوند فرمود: طعام شما جن چيست؟