در هر صورت به شرحي كه ديديم كار تدوين و ترتيب مستقل مجموعه فقه شيعي، و جدا كردن آن به صورت دانشى كاملا مجزا و ممتاز از حديث، براي نخستين بار در اين دوره و به وسيله اين دو دانشمند انجام گرفت (179).
(ج) مكتب واسطه - در همين دوره قشرى از فقيهان صاحب فتوى (180) در مراكز علمي شيعه بوده اند كه گرچه با اجتهاد دقيق به سبك مكتب قديمين آشنا نبوده وفقه را به صورت كاملا مستقل از متون روايت،، و بر أساس تحليلات دقيق حقوقى تلقى نمى كرده اند ليكن از روش محافظه كارانه ومقلدانه و سنت گراى أهل الحديث نيز پيروى نمى نموده و در مسائل فقهى به نظر و اجتهاد قائل بوده اند و به اختصار از مكتبى متوسط ميان دو گرايش ذكر شده فوق پيروى مى كرده اند.
اجتهاد در اين مكتب به شكل استخراج احكام جزئي تر از قواعد عمومى حديثي، يا انتخاب يكى از دو طرف يا چند طرف در مورد تعارض اخبار با يكديگر انجام مى گرفت. روشن است كه تصميم گيرى ها در اين مورد همواره با يكديگر برابر نبود و همين مطلب به اين مكتب فقهى نوعي تحرك ملايم و معتدل مى بخشيد كه گاه در مورد برخى از مسائل مورد ابتلا، شديدتر وجدى ترى مى شد. مسائل عدد در مورد ماه رمضان (يعنى اين بحث كه آيا تعداد روزهاى ماه رمضان مانند همه ماه ها تابع شرائط نجومى است يا داراى يك ميزان ثابت و تغيير پذير است) از جمله اين مسائل بود كه دانشمندان اين مكتب در موضوع آن اختلاف نظر داشتند و رسائل متعددى در رد يكديگر و انتقاد از نظر مخالف خود پرداخته اند (181).
مهم ترين شخصيت هاى اين گرايش متوسط كه از آراء آنان در برخى متون فقهى جابه جا ياد شده است عبارتند از:
1 - علي بن بابويه قمى (م 329).
2 - أبو الفضل محمد بن أحمد الصابوني الجعفي، صاحب الفاخر (نيمه أول قرن چهارم).
3 - جعفر بن محمد بن قولويه قمى (م 369).
4 - محمد بن أحمد بن داود بن علي قمى (م 368).