و انحراف مذهبي متهم ساخت (202). جز آن كه در باره صدوق روش معتدل در پيش گرفت و حساب أو را از ديگران جدا نمود.
حملات مفيد و مرتضى و ديگر متكلمان شيعي در نيمه نخستين قرن پنجم به زوال و انقراض مكتب أهل الحديث انجاميد 203. از اين كشمكش سخت ميان دو مكتب شيعي در برخى از مآخذ قديم سخن رفته 204 كه أصحاب الحديث را با اصطلاح اخباريه و گرايش متكلمان را با اصطلاحاتى از قبيل معتزله وكلاميه ياد كرده اند 205. همچنان كه مفيد و شريف مرتضى نيز از مكتب متكلمان و محققان در برابر مكتب أصحاب الحديث ياد مى كنند 206. ليكن در مآخذ شيعي متأخرتر از هواداران اين مكتب معمولا با اصطلاح اصوليه تعبير مى شود 207.
مفيد فقه را نزد جعفر بن محمد بن قولويه از فقهاء مكتب واسطه فرا گرفته 208 و با ساير روشهاى فقهى روزگار خود نيز چنان كه ديديم آشنايى يافته بود. ليكن به حكم گرايش كلامي خود نا گزير شخصا شيفته روش ابن أبي عقيل بود 209 كه ميراث فقهى أو الگوى كلى براي مكتب متكلمان به شمار مى رفت.
فقه متكلمان چنان كه پيش تر ذيل سخن از روش فقهى ابن أبي عقيل اشاره شد بر قواعد كلى قرآني و أحاديث مسلم و مشهور استوار بود و رواياتى را كه شيعيان از امامان خود نقل مى كردند ليكن صحت انتساب آن قطعي نبود (اخبار الآحاد) بي اعتبار مى دانست و به جاى آن بر نظريات مشهور و متداول ميان شيعه كه عمل طائفه بر أساس آن بود (اجماعات) تكيه مى نمود 210. استنباط احكام شرعي از منابع مزبور بر أساس روش استدلالي و تحليل عقلي انجام مى پذيرفت كه متكلمان به