جان فدا كردند ودين راداشتند * در جهان تخم حميت كاشتند كربلا، أي شهر أنصار خدا * بارگاه همت وصبر ووفا پرچم دين از تو اندر اهتزاز * عاشقانرا سوى تو چشم نياز كربلا، أي وادى لب تشنگان! * در ره يزدان بخون آغشتگان همچو عباس توزاخوان صفا * كس نديده مرد ميدان وفا كربلا، أي عرش مجد واعتلا! * مشهد قرباني رآه خدا شاه مظلومان، حسين تشنه كأم * رهبر خوبان، امام ابن الإمام ديد چون دين از اثر افتاده است * وحى قرآن در خطر افتاده است ظالمان، حاكم بهرشهر وديار * روز مردم از ستم چون شام تار كرد بهر حفظ دين حق قيام * در زمين كربلا برزد خيام در رهش از أصغر وأكبر گذشت * از برادرهاى نام آور گذشت جان نثارى كردودين رازنده ساخت * رسم مردى وشرف پاينده سخات ظلم واستضعاف را محكوم كرد * روز ظالم را شب مظلوم كرد حرره أقل من أناخ مطيته بأبواب محبتي مولاه الحسين عليه وعلى أصحابه الكرام أفضل التحية والسلام.
لطف الله الصافي الگلپايگاني 24 - صفر الخير - 1392