محقر گرديد، و اين زوج صالح از نعمت وجود پسران ودخترانى گرامى چون حسن و حسين و محسن، و زينب وام كلثوم بهره مند شدند.
نام اين سه پسر را پيامبر تعيين فرمودند، و آن دو دخت را زهرا به يادگار دو خواهر از دست رفته خود و به خاطر محبتهائى كه در كودكى از ايشان ديده بود زينب وام كلثوم نام نهاد.
رحلت پدر بزرگوارش حضرت فاطمه (عليهما السلام) به زندگى خود ادامه ميداد، اما تحولى ديگر در زندگى آن حضرت در شرف وقوع بود، تحولى كه سر منشأ بسيارى از تحولات زندگى ايشان در آينده بشمار مى آيد، و آن واقعه رحلت پيامبر مى باشد.
زهرا در آن موقع كه رسول خدا در بستر بيمارى قرار داشت پيوسته در كنار او بود و به كارها و حوائج وى رسيدگى مى كرد، چون سايه مرگ بر آن حضرت افتاد فرمود: واى از اندوه و غم، فاطمه از شنيدن سخن غم آلود پدر در حزنى عميق فرو رفت و با ناله گفت: واى از اندوه پدر.
پيامبر از حال زار فاطمه پريشان شد و براى آرامش دل رميده دختر خود فرمود: دخترم پس از امروز ديگر براى پدرت غصه مخور.
او به خاطر مى آورد كه پدرش رازگونه به وى فرموده بود: دخترم زمان مرگ تو نيز نزديك است و تو نخستين كسى هستى كه از اهل بيت به من ملحق مى گردد، و نيز به ياد آورد كه به ايشان بشارت داده بود كه فاطمه جان راضى نيستى سرور زنان عالم باشى.
حضرت فاطمه (عليها السلام) پس از مرگ پدر ديگر لب به خنده نگشود و آن قدر بگريست كه يكى از شش تن بسيار گريه كننده در تاريخ محسوب گرديد،