كتابخانه ابن طاووس (فارسي) - إتان گلبرگ - الصفحة ٢٧
در سال بعد بازگشت. (49) محتمل است كه بطائحى را بعد از امتناع ابن طاووس برگزيده باشند.
احتمالا ابن طاووس در سال 638 هنوز در بغداد بوده است، زيرا وى از سفرى به سامرا در 13 ذى قعده آن سال سخن مى گويد و محتمل است كه اين سفر را از دار الخلافه انجام داده باشد، (50) اما در سال 641 او به حله بازگشته بود. وى شهر را با دوست و استاد خود محمد بن محمد القاضى الآوي الاعجمي (م 654) براى زيارت نجف در 17 جمادى الثاني 641 ترك كرد و در آنجا در كنار روضه حضرت على [ع] يك كشف عرفانى براى وى رخ داد [فورد على من فضل الله واقباله، والمكاشفة ما كدت ان اسقط إلى الارض]. (51) در نيمه آخر سال 642 او به بازديدى كه در دوره سكونت در بغداد از حله كرده اشاره مى كند. (52) اما اينكه چه چيز ابن طاووس را وادار به ترك بغداد كرده معلوم نيست. ممكن است به دليل مرگ المستنصر و نيز خواست خود وى در داشتن يك زندگى ساكت به دور از حيله‌هاى شيطانى (چنان كه او بغداد را اين

(٤٩). الحوادث الجامعه صص ١١٣ - ١١٤، ناظر تركات بايد مسئول ديوان التركات الحشريه باشد و اين مسئوليت در اختيار گرفتن زمينهاى بدون وارث بوده، و اين املاك مربوط به دولت مى بوده است. يكى از اين مأموران أبو محمد عبد العزيز بن دلف البغدادي (م ٢٦ صفر ٦٣٧) بوده كه پسرش جانشين وى گرديد، نك‍: ابن رجب، ذيل ج ٢ صص ٢١٨ - ٢١٩ و از آن: Hartmann، الناصر ٢١١، مورد ديگرى كه مسئول اين املاك بود (تولى الناظر في التركات) أبو سعد محمد بن سعيد بن محمد بن عمر الرزاز (م ٣ ذى الحجة ٥٧٢) بود، نك‍ -> ابن الدبيثى، ذيل تاريخ مدينة السلام بغداد، تحقيق: بشار عواد معروف ج ١، بغداد ١٩٧٤ صص ٢٨٠ - ٢٨١، المنتظم ١٠ / ٢٦٨. مق‍: Dozy زير مورد " حشر ". درباره جورماغون نك‍: اشپولر، تاريخ مغول در ايران (متن آلمانى) چ سوم، برلين ١٩٦٨ فهرست اعلام.
(٥٠). مهج الدعوات ص ٢٩٦ و از آنجا: نامه دانشوران 1 / 167.
(51). المضايقة صص 36 / 348 - 349، مق‍: كشف ص 115. درباره الآوي، نك‍: بحار ج 107 صص 34 - 35، رياض 5 / 157، روضات 6 / 320 - 323، الانوار الساطعة صص 172 - 173. او زمانى به توسط يكى از امراى جورماغون زندانى شد. نك‍: علامه حلى، منهاج الصلاح (مق‍: ذريعه 23 / 164 ش 8510، Schmidtke صص 115 - 116) و از آنجا: نوري، جنة الماوى، بحار 53 / 199 - 336 در ص 221. ابن طاووس در اقبال ص 687 / 469 او را با عبارت " برادر من " ياد مى كند.
(52). فتح الابواب ص 223.
(٢٧)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 ... » »»
الفهرست