گراتر كه به نقل وتمركز بر أحاديث تكيه داشته و كارى إضافي به صورت اجتهاد متكى بر قرآن و سنت انجام نمى داده است. بندهايى كه از رسائل فقهى فقهاء دوره حضور مانند فضل بن شاذان و يونس بن عبد الرحمن در آثار دوره هاى بعد نقل شده است به خوبى نشان مى دهد كه كار تدوين و تجزيه فقه از حديث، بر خلاف نظريه متداول، از أواخر قرن دوم وأوائل سوم آغاز شده بوده است.
در كتابهاى علم رجال حديث شيعه (118) و ساير مآخذ (119) از بسيارى از فقهاء شيعه در قرون نخست و زمان حضور امامان ياد شده است. در فهرست ابن نديم نيز نام و فهرست آثار جمعى از آنان ديده مى شود (120). آراء وانظار برخى از ايشان و ديگر فقهاء شيعي اين عهد در متون فقهى ادوار بعد نقل گرديده و مورد اعتنا و توجه بوده است (121).
2 - نخستين قرن غيبت:
در دوره غيبت صغرى (260 - 329) تا أواخر قرن چهارم سه گرايش گونا گون فقهى در جامعه شيعي وجود داشته است:
(1) أهل الحديث - اين گرايش دنباله رو و استمرار گرايش سنت گراى دوره حضور بوده، و همت خود را بر جمع آورى أحاديث و ضبط وحفظ آن مصروف مى داشته است. هواداران اين مكتب عموما چنان كه پيش تر ديديم با اجتهاد به صورت يك عمل و كوشش فكرى بر أساس استنباط تعقلى ميانه اى نداشتند و حتى استدلالات عقلي كلامي را كه براي تقويت مذهب و در حمايت از نقطه نظرهاى شيعي به كار مى رفت محكوم مى نمودند (122). درست حالتي كه در ميان پيروان مكتب أهل الحديث سنى وجود داشت و أحمد بن حنبل - به عنوان مثال - حتى از آن قسم كلام كه در دفاع از اسلام به كار رود نيز نهى مى نمود (123).
فقهاء مكتب أهل الحديث از رهگذر پيروى از أحاديث به دو گروه تقسيم مى شده اند: