مكه بودى و دشمن خدا و پيامبرش به شمار مى رفتى، آيا مردى كه خدا و رسولش را يارى مى كرد با كسى كه دشمن خدا و رسولش است مساوى مى باشند، آنگاه به خدا سوگند مىخورم كه هنوز قلبت ايمان نياورده، و لكن زبانت مىترسد و از اينرو به آنچه در قلب نيست سخن مى گويد.
شما را به خدا سوگند، آيا مى دانيد كه پيامبر أو را در جنگ تبوك به عنوان جانشين خود در مدينه قرارداد، در حالى كه أو را دشمن نداشته و از أو خشمگين نبوده، منافقين در اين مورد سخن گفتند و آن را عيبى بر آن حضرت تلقى كردند، على عليه السلام گفت: اى پيامبر مرا در شهر مگذار چرا كه تاكنون در غزوه اى تو را تنها نگذارده ام، پيامبر فرمود: تو وصى و خليفه من در خاندانم هستى همانگونه كه هارون نسبت به موسى عليه السلام چنين بود، آنگاه دستهاى على عليه السلام را گرفت و فرمود: اى مردم هر كه مرا دوست دارد خداوند را دوست داشته، و هر كه على را دوست بدارد مرا دوست داشته، و هر كه مرا اطاعت كند خداوند را اطاعت كرده، و هر كه على را اطاعت كند مرا اطاعت نموده، و هر كه مرا دوست بدارد خداوند را دوست داشته، و هر كه على را دوست بدارد مرا دوست داشته است.
آنگاه فرمود:
شما را به خدا سوگند، آيا مى دانيد كه پيامبر در حجة الوداع گفت: أي