ديگر مى تواند اين باشد كه ابن طاووس نام مستعار را به عنوان يك وسيله ء ادبى براى افزودن بر جذابيت كتاب استفاده كرده باشد. اين بايد جالب باشد كه يك ذمى در مناظرات ميان مسلمين چه چيز براى گفتن دارد.) احمد برادر ابن طاووس در " بناء المقالة الفاطمية " (ص 173) كه اندكى قبل يا بعد از وفات ابن طاووس نوشته شده (ظاهرا بدليل احترام به خواهش قبلى ابن طاووس)، در وقت نقل از آن، مؤلف را نمىشناساند (متن نقل شده در طرائف 104 / 25 آمده است).
يك تاريخ احتمالى در باره ء آغاز تأليف طرائف، ذى قعده سال 633 مى باشد.
ابن طاووس در آن ماه، در بغداد اجازهاى از ابن النجار براى روايت الجمع بين الصحيحين الحميدى كتابي كه مرتب از آن در طرائف نقل شده دريافت كرده است. در اجازات، به طرائف به عنوان كتابي كه مشتمل بر دو جلد است اشاره مى كند.
اين تقسيم در طرائف 2 نيامده اما در طرائف 1 و نسخههايى كه مورد استفاده قرار گرفته، آمده است.
دامنه ء مخالفتى كه طرائف در حلقههاى سنى بوجود آورد از نقلى كه دربارهء محمد بن ابى بكر بن ابى القاسم الهمداني الدمشقي (م 16 صفر 721) عالم سنى كه به تشيع امامى گرويد مى توان معين كرد. وى نسخهاى از طرائف را آماده كرد كه نام مؤلف در آن عبد الحميد (كذا في الاصل) بن داود المضرى (اگر مصرى را كه در آنجا آمده چنين بخوانيم) آمده بود. زمانى كه اين نسخه در دمشق كشف شد (در سال 750) آن را تأليف خود محمد بن ابى بكر پنداشتند و چون دربارهء آن حكم كردند كه داراى مطالبى در دفاع از دين يهود و اديان ديگر و حمله بر ضد اسلام است، آن را نزد قاضى تقى الدين سبكى بردند و گفته شده كه او كتاب را پاره كرده (قطعه في الليل وغسله بالماء) و به آب شست. از شستن كتاب مى توان حدس زد كه كتاب از چرم بوده و تقطيع آن مى تواند به معناى جدا كردن اوراق آن باشد (نك: ابن حجر عسقلاني: الدرر الكامنة في اعيان المائة الثامنة، تحقيق محمد سيد جاد الحق، قاهره 1385 - 7، ج 4 صص 30 - 31، نيز مق: ابن كثير ج 14 صص 100 - 101، شذرات ج 6 صص 55 - 56، حقايق صص 180 - 181).