بشرى (بروكلمان، ذيل: به اشتباه بشر) المحققين في الفقه، و سوم: الملاذ في الفقه. اين دو كتاب اخير از برادر ابن طاووس يعنى جمال الدين احمد بوده و همان گونه كه بروكلمان بدرستى يادآور شده هيچكدام از آنها موجود نيست (مق: ذريعه 3 / 120 ش 407، 22 / 192 ش 6649).
(3) كتاب " ربيع الشيعه " كه برخى از علماى امامى آن را به ابن طاووس نسبت مى دهند، در واقع عنوان ديگرى از اعلام الورى از فضل بن حسن طبرسي (م 548) است (مق: ذريعه 10 / 75 ش 131 و مقدمه ء الخرسان بر چاپ 1390 اعلام الورى صص 29 - 31). مير داماد در " رواشح " قطعهاى نقل كرده كه در باره ء آن مى گويد از ربيع الشيعه ابن طاووس اخذ شده است. اين قطعه در اعلام (ص 370) آمده است.
مجلسى نيز كه ربيع الشيعه را به ابن طاووس منسوب مى كند مى گويد: او از نقل از آن خوددارى كرده زيرا مطابق (لموافقته) ابواب و ترتيب اعلام مى باشد (في جميع الابواب والترتيب); اين چيزى است كه مجلسى از آن تعجب كرده است (بحار 1 / 31 و از آنجا: قمى، فوائد ص 332). توجيه احتمالى (مستدرك چ سنگى 3 / 469) اين است كه ابن طاووس نسخهاى از اعلام را بدست آورده كه فاقد خطبه بوده است. او با اين تأليف آشنا نبوده به همين دليل آن را استنساخ كرده است. بعد از درگذشت وى اين كتاب را ميان كتابهاى او يافته اند كسانى كه آن را يافته اند; چنين فرض كرده اند كه ابن طاووس آن را نگاشته است و خطبهاى كه ابن طاووس در آغاز كتابهايش مى نگاشته بر آن افزوده اند.
آنچه قابل توجه است اين كه ابن طاووس (حداقل در تأليفاتى كه من ديده ام) در هيچ مورد از اعلام ياد نمى كند.
اين را نيز بايد يادآور شد كه نسخه ء British Library به شماره 521, 13. Or كه در Manuscriprs List of Oriental با عنوان " ربيع الشيعه " كه مؤلف آن ناشناخته توصيف شده نسخه ء ناتمامى از اعلام الورى طبرسي است. (انتهاى نسخه ء مزبور در نيمه ء بابى است كه دربارهء امام صادق [ع] مى باشد).